در سالهای اخیر، فروش مجموعههای شعر چنان کمرونق شده و کتابخوانان این حوزه آنچنان کمتعداد که دیگر رمقی برای ناشر و شاعر در انتشار کتاب شعر نمانده است. ارتزاق یک شاعر از راه سرودن شعر و چاپ کتاب به رؤیایی دستنیافتنی تبدیل شده است کما اینکه این اتفاق درباره حرفه نویسندگی هم دیگر قابل تحقق نیست. در شرایط کنونی دیگر شاعری یافت نمیشود که زندگیاش را از راه چاپ و فروش کتابهایش بگذارند؛ چرا که شمارگان معدود کتابهای شعر و نزول آن به ۱۰۰ یا ۲۰۰ جلد، دستمزدی برای شاعر ندارد که از پس بار سنگین معیشت برآید. همان تعداد کم کتاب شعری هم که چاپ میشود یا از طریق ارگانها و نهادها خریداری میشود یا توسط خود شاعر که از آن به عنوان کارت ویزیت هم استفاده میکند!
البته استقبال کم از خرید کتاب شعر به معنای خالی بودن زمین طرفداران شعر نیست. با توجه به ظهور رسانههای جمعی همچون اینستاگرام، شاعران آثارشان را بیشتر در این ویترین عرضه میکنند و صفحات مجازی که چند هزار دنبالکننده دارند، با گذاشتن شعری از یک شاعر، باعث میشوند آن شعر بارها خوانده شده و شاعرش شناخته شود؛ کم نیستند شاعرانی که از ظرفیتهای فضای مجازی برای تبلیغ و فروش کتابهایشان بهره میبرند. در روز شعر و ادب فارسی به بررسی این موضوع پرداخته ایم.
آرش شفاعی، شاعر و منتقد ادبی با اشاره به کاهش تمایل ناشران برای انتشار کتاب شعر میگوید: به نظرم رسانه شعر عوض شده است. اگر بسیاری تا دیروز، شعر را از طریق کتاب و مجموعه شعر دنبال میکردند امروز ترجیح مخاطب این است که شعر را از طریق فضای مجازی دنبال کند، البته این قاعده در مورد مخاطبان عام شعر است.
به گفته او، گروه اقلیتی از مخاطبان حرفهای شعر وجود دارند که هنوز کتاب شعر میخرند و جریانهای شعری را دنبال میکنند اما تعدادشان از کل مخاطبان شعر، بسیار کم بوده و الان کمتر هم شده است.
شاعر مجموعه «گوزن در بوران شدید» میافزاید: مخاطب عمومی شعر که برای رفع نیازهای احساسی و عاطفیاش، شعر را دنبال میکند مصرف رسانهایاش از طریق فضای مجازی، بهتر، بهروزتر، سریعتر و با انتخابهای وسیعتری جواب داده میشود، این گروه از مخاطبان نیازی نمیبینند که کتاب بخرند، از این رو موضوع خرید کتاب شعر برایشان اولویت و اهمیت ندارد.
او درباره معایب و مزایای تغییر بستر انتشار شعر از کتاب به اینستاگرام خاطرنشان میکند: وقتی فضای جدیدی ایجاد میشود تغییراتی را هم با خودش میآورد. استقبال از انتشار شعر در فضای مجازی به عنوان یک مصرف رسانهای سریع و وسیع، معایب و مزایایی دارد.
مشتری کتاب شعر کم شده ولی مخاطبش، زیاد!
به گفته شاعر مجموعه «پنکه قدیمی»، فضای مجازی بسیاری از هنرها را که در اختیار گروه و طبقه نخبگانی ویژهای بوده از انحصار خارج کرده است، از این رو گروه نخبگانی که به عنوان طبقه شاعر شناخته میشدند با توسعه این فضا، انحصارشان را از دست میدهند و این موضوع برایشان رضایتبخش نیست چون مرجعیتشان از بین میرود.
او اضافه میکند: از سوی دیگر دایره کسانی که به شعر دسترسی پیدا میکنند و افزایش دایره خوانندگان شعر اتفاق خوبی است که من آن را به فال نیک میگیرم یعنی با وجود اینکه به عنوان یک شاعر، مشتریان کتابم کم شده ولی مخاطبان شعرم زیاد شده است.
شفاعی با اشاره به شمارگان ۱۰۰تایی کتابهای شعر میگوید: این شمارگان در مقایسه با سالهای رونق شعر، عجیب است ولی اگر از این منظر نگاه کنیم که دسترسی مخاطب به شعر، سریع، رایگان و راحت است و نیازی نیست که حتماً کتابهای یک شاعر را بخواند، این تعداد از شمارگان خیلی عجیب نیست.
او میافزاید: البته آن دسته از مخاطبان حرفهای که جریانهای شعری را دنبال میکنند و طرفدار شاعر خاصی هستند، اگر کتاب جدیدی از آن شاعر چاپ شود، میخرند ولی تعداد این مخاطبان چقدر است؟ بسیار معدود پس به همین نسبت، تعداد شمارگان کتاب شعر چندان عجیب نیست.
این شاعر با بیان اینکه شمارگان کتاب شعر را باید ذیل مسائل صنعت نشر ایران دید، عنوان میکند: کلیت نشر ایران دچار بحران بوده ولی بحران در انتشار کتاب شعر بیشتر است. اگر همین روند ادامه پیدا کند، وضعیت در شمارگان کتابهای شعر بدتر هم خواهد شد.
به گفته او، کتابهای شاعران شناخته شدهای چون فروغ، سهراب، مشیری، شاملو و... همچنان مشتری دارد. همان طور که شمارگان ۱۰۰ نسخهای کتاب شعر را میبینیم ولی در همین بازار، شاعرانی چه از شاعران گذشته و چه امروز (که به هر دلیلی به عنوان یک اسم آشنا مطرح هستند) کتابهایشان خریدار دارد. حتی تعدادی از شاعران جوان امروز هم، کتابهایشان شمارگان بالایی دارد ولی آن قدر تعدادشان کم و استثناست که قاعده کلی را به هم نمیزد. درباره فروش کتابهای شاعرانی مثل فروغ، سهراب، فریدون مشیری و... چون این اسامی تبدیل به خاطره جمعی شدهاند، ممکن است نوجوان امروز هم کتابهای این شاعران را بخرد و بخواند.
شفاعی یادآور میشود: شاید اوضاع نشر کتاب شعر خوب نباشد اما به این معنا نیست که اوضاع شعر، خوب نیست. شمارگان کتاب شعر به معنای بحران مخاطب شعر نیست چون امروز بستر انتشار شعر، فضای مجازی شده است.
تقاضای کتاب شعر در بازار به صفر رسیده
لیلا کردبچه، شاعر و مدیر انتشارات واج درباره اینکه چرا تمایل ناشران به انتشار کتاب شعر کم شده است، میگوید: چون تقاضای کتاب شعر در بازار به صفر رسیده یا بسیار بسیار نزدیک به صفر است و این موضوع ناشران را برای چاپ کتاب شعر بیانگیزه کرده است.به گفته شاعر مجموعه «آواز کرگدن» این شرایط سبب شده در حال حاضر اغلب شاعران مطرح هم برای پیدا کردن ناشری که حاضر به انتشار کتابشان باشد، با مشکل مواجه شوند.
کردبچه با تأکید بر اینکه اقبال مردم به خواندن شعر کم نشده است، خاطرنشان میکند: اما تمایلشان به خریدن و در اختیار داشتن کتاب شعر، تقریباً از بین رفته است چون شعر را در فضای مجازی میخوانند اما برای خواندن داستان و رمان ناچارند کتاب بخرند.
او درباره اینکه کم شدن مجموعه شعر خوب چقدر بر بازار تقاضای آن اثر گذاشته است، میگوید: اینکه کتاب شعر خوب شده و مردم سراغ مجموعه شعر نمیروند، درست است اما یک توضیح دارد؛ در گذشته ممکن بود طی یک سال ۱۰مجموعه شعر چاپ شود که از آن میان، چهار تایشان کتابهای خوبی بودند. الان هم در طول سال، همان تعداد کتاب خوب را داریم اما دیگر پیدا کردن آن چهار کتاب خوب بین ۴۰۰ عنوان کتاب شعر، کار سادهای نیست و خیلی هم هزینهبر است.
به گفته این ناشر، در حال حاضر شمارگان کتابهای شعر ۱۰۰ تا ۲۰۰ نسخه است و این شمارگان حتماً موجب دلسردی شاعران میشود. وی میافزاید: اما معتقدم شاعران خیلی پیش از آنکه کتابشان را چاپ کنند، با توجه به بازخورد شعرشان در فضای مجازی باید دلسرد بشوند. سادهلوحانه است که پس از چاپ کتابشان، تازه بفهمند مخاطب نداشتهاند.
او با بیان اینکه انتشار شعر در فضای مجازی به جای کتاب، ارتباطی به مسیر آینده شعر ندارد، میگوید: این موضوع قطعاً در بخش اقتصادی ماجرا، آنجا که یک کتاب شعر را معادل یک کالا در نظر میگیریم، شکست کامل ایجاد میکند. به باور شاعر مجموعه «میان جیوه و اندوه» بعید است با توجه به شرایط اقتصادی حاکم بر جامعه، بشود کاری برای کتاب شعر کرد.
چراغ شعر هیچ وقت خاموش نمیشود
علیرضا بهرامی، شاعر و مدیر انتشارات آرادمان نیز در این باره میگوید: این روزها تقریباً همه چیز در مواجهه با عموم مردم در دست فضای مجازی است حتی شاعران درجه۳ دیروزی که اکنون در صدر شبکههای مجازی نشستهاند و جولان میدهند چند دهه دیگر که این زیورآلات فرو بریزد و فراموش شود، شاعران جولانده امروز در قیاس با شاعران تثبیت شده گذشته چه وضعیت و جایگاهی خواهند داشت؟
او ادامه میدهد: موضوع خیلی واضح است؛ اولاً کیفیت ادبی ملاک بوده که از این نظر تکلیف روشن است. دیگر اینکه فضای وب هر چند سرعت انتشار بالایی دارد اما به همین نسبت، به دلیل شرایط مختلف فنی و اقتصادی، مصداق همان باد هواست که در آینده، برای حوزههایی چون ادبیات، ماندگاری چندانی به ارمغان نخواهد آورد.
به گفته شاعر مجموعه «راه پله غمگین» زمانی تصور میشد آمدن تلویزیون، مرگ کتاب را رقم میزند، زمانی هم فکر میکردند اینترنت چنین خواهد کرد اما بدیهی است که چنین نشد، کتاب و رسانه مکتوب انگار چنان خاصیتی دارد که به راحتی بیتأثیر نمیشود. کسانی در ادبیات ماندگار شدند که به فرهنگ مکتوب تعلق داشتند نه شعبده و هیاهو و تریبون.
بهرامی که سالهاست در حوزه ادبیات، کتاب و نشر فعالیت دارد، شرایط نشر شعر را بحرانی ندانسته و میگوید: نشر شعر در جوامعی که از قدرتهایی هم برخوردارند و اقتصاد آزاد دارند نیز با بحران روبهرو است و شعر وضعیت خوبی ندارد.
به باور او، نشر شعر در دورههای تاریخی وضعیت درخشانی نداشته و نگاه مخاطبان بیشتر به فضای فانتزیتر مانند سینما و رمان بوده است. در سالهای اخیر هم در دورههایی در حوزه شعر دچار افراط و تفریط شدیم. افراط از حضور کسانی بود که توقع تجاری از شعر داشتند و الان با وضعیت گرانی کاغذ، شرایط واقعیتر شده است. به گفته بهرامی، در حال حاضر نشر شعر در واقعیترین زمان خود قرار دارد و فراز و نشیبها را هم از سر گذرانده است. شاعران اصالت واقعی دارند و شعر مخاطبان نسبی هم دارد بنابراین هیچ وقت چراغ شعر خاموش نشده و نمیشود. به نظرم باید اجازه دهند شعر حیات طبیعی خودش را داشته باشد تا شاهد تبلور کتابهای جدی در حوزه شعر باشیم.




نظر شما